تلاش برای تغییر سیستم امتحان سراسری کانکور؛ دسیسه جدید حکومت!
سه شنبه ۹ جولای ۲۰۱۳, بوسیلهى محمد عارف رحمانی | نماینده مردم غزنی در مجلس نمایندگان
بر اساس اطلاعات دقیق در شورای وزیران، مشابه طرح جدید وزارت تحصیلات عالی برای تغییر در سیستم امتحان کانکور سراسری، طرزالعملهایی نیز قبلا به شورای وزیران ارائه شده که تا حال راه به جایی نبرده، اما گویی اینبار تیم حاکمیت و حامیان قومی ـ سیاسی تغییر سیستم امتحان سراسری کانکور، مصممتر و جدیتر از گذشته وارد عمل شدهاند.
شخصیتها و گروههایی که به دنبال تغییر سیستم امتحان کانکور سراسری در کشور برآمدهاند، بیشتر از عدم انکشاف معارف در مناطق ناامن و مناطقی که عمدتا برادران پشتون حضور دارند، ناراضی و نگران اند، این در حالی است که در طول سالهای گذشته، بیشترین منابع مالی برای انکشاف معارف در این مناطق به مصرف رسیده است. در چنین شرایطی و برای رفع مشکلات موجود، بر اساس ماده ۴۳ قانون اساسی، دولت مکلف است برنامههای موثر را برای تعمیم متوازن معارف در سراسر کشور طرح و تطبیق نماید. اما برخی حلقات با فشارهایی که وارد میکنند، به جای اینکه به دنبال تعمیم متوازن معارف و انکشاف آن در مناطق ضعیف باشند، در تلاش برای تغییر سیستم امتحان کانکور سراسری و امتیازطلبی برآمدهاند. به فرض اینکه سیستم امتحان کانکور تغییر کرد، فکر میکنید با راه یافتن فارغین ضعیف و ناتوان صنف ۱۲ از مناطق مختلف کشور، این محصلین با چه ظرفیتهایی مشغول تحصیل میشوند و با چه تواناییهایی از دانشگاه فارغ میگردند؟! افغانستان با فارغین ضعیف و ناتوان به لحاظ علمی، به کجا خواهد رسید؟!
محمد عارف رحمانی، نماینده مردم غزنی در مجلس نمایندگان افغانستان
سمینار «فراخوان ملی» و طرح «تغییر سیستم امتحان کانکور»
به تاریخ ۵ سرطان سال گذشته(۱۳۹۱)، سمینار ۳ روزهیی از سوی وزارتهای تحصیلات عالی، کار و اموراجتماعی، شهدا و معلولین و معینیت تعلیمات تخنیکی و مسلکی وزارت معارف با نام «فراخوان ملی برای اصلاح نظام تعلیمی و تحصیلی» دایر گردید. بر اساس آنچه مقامات این وزارتها اعلام کردند، در این سمینار، ۵۰۰ تن از نخبگان، دانشمندان، متخصصین و کارشناسان امورتعلیمی، تحصیلی و کاریابی، نمایندگان کمیسیونهای فرهنگی، معارف و تحصیلات عالی ولسیجرگه و مشرانوجرگه، روسا و استادان دانشگاهها و نمایندگان نهادهای جامعهی مدنی حضور داشتند و طی سه روز و در ۷ کمیتهی کاری، بر روی چالشها و مشکلات موجود آموزشی در کشور بحث و تبادل نظر نمودند.
ظاهرا هدف از برگزاری این سمینار، بررسی اصلاح نظام تعلیمی و تحصیلی کشور بود، اما در باطن، این برنامه پیرامون وضعیت امتحان سالانه و سراسری کانکور، میزان و چگونگی پذیرش محصلین در نتیجهی این امتحان و سیستم برگزاری امتحان سراسری کانکور برگزار شد، چه اینکه در گزارش این سمینار در وبسایت وزارت کار و اموراجتماعی، اولین هدف و اولویت سمینار اصلاح نظام تعلیمی و تحصیلی کشور، تغییر در سیستم امتحان سراسری کانکور ذکر شده و در کنار آن به موارد دیگری چون توجه به کیفیت تعلیمات عمومی و تغییرات در نظام تعلیمی، چگونگی توزیع بورسهای تحصیلی، تقویت سیستم آموزشهای فنی و حرفهیی، تقویت موسسات تحصیلات عالی و نیمه عالی و چگونگی ایجاد زمینههای بیشتر کاریابی اشاره شده است. حامد کرزی، رییسجمهور نیز در افتتاح این سمینار، خواهان اصلاح سیستم امتحان کانکور سراسری شد.
چرا تغییر سیستم امتحان سراسری کانکور؟
نتایج برگزاری امتحانات کانکور کشور در طول سالهای اخیر، برای بسیاری از شخصیتها و گروههایی که باوری به عدالت، شایستهسالاری و رقابت سالم نداشته و در بدنهی دولت نیز حضور دارند، غیرقابل قبول بوده و به همین دلیل، آنها به جای حل ریشهیی مشکلات، در صدد تغییر سیستم برگزاری امتحانات کانکور سراسری برآمدهاند. این شخصیتها و گروهها که همچنان در حصار منافع ضد و نقیض قومی ـ سیاسی قرار داشته و به یک فهم و درک ملی مبتنی بر حقوق برابر تمام شهروندان کشور و منافع ملی نرسیدهاند، به تعلیمات و تحصیلات عالی هم نگاه قومی و سیاسی دارند و از این دریچه، حضور بیشتر و گستردهتر شهروندان کشور از دیگر اقوام و مذاهب را در نظام معارف و تحصیلات عالی برنمیتابند. در نتایج نهایی امتحان کانکور سراسری کشور در طول سالهای گذشته، متعلمین از مناطق محروم و کمتر انکشافیافته، اما نسبتا امنتر، با لیاقت و شایستگی که از خود نشان دادهاند و در یک رقابت سالم و شفاف، شانس کامیابی و حضور بیشتری در دانشگاهها و موسسات تحصیلات عالی و نیمه عالی داشتهاند. به عنوان مثال، ولایاتی چون دایکندی و غور، موفقیتهای قابل توجه و باورنکردنی در امتحانات کانکور ۲ سال اخیر داشته که یک موفقیت بزرگ به حساب میرود؛ زیرا کسانی این موفقیت بزرگ را رقم زدهاند که از کمترین و اندکترین امکانات آموزشی و در برخی مناطق، از ناچیزترین امکانات برخوردار بودهاند، اما توانستند شگفتی بیافرینند.
در چنین وضعیتی، برخی شخصیتها و گروههای قومی و سیاسی که در بالا توصیف شدند، برخلاف روحیهی موجود در کشور و اصول اساسی قانون اساسی که هرگونه تبعیض و امتیازطلبی را نفی کرده، گویا احساس خطر کرده و چنین تحلیل میکنند که اگر وضعیت به همین منوال پیش برود، قدرت انحصاری و چرخهی علم از دست آنها بیرون خواهد شد. این نگرانیها و توهمهای خودساخته، این گروهها و شخصیتها را مجبور کرده برای تغییر وضعیت موجود و به اصطلاح خودشان، «ایجاد توازن قومی در نظام معارف و تحصیلات عالی» دست به هر قانونشکنی، امتیازطلبی و عدالتستیزی بزنند.
عمدهترین هدف و اولویتی که این افراد در شرایط کنونی روی دست دارند و بیش از یک سال روی آن کار کردهاند، «تغییر سیستم امتحان کانکور» از یک سیستم شفاف، شایستهمحور و رقابتی به یک سیستم غیرشفاف، مبهم و امتیازمحور است.
خنثی شدن طرح تغییر امتحان کانکور و طرح رییسجمهور
با استدلالهای منطقی که پیرامون طرح غیرقانونی و مخالف قانون اساسی کشور برای تغییر سیستم امتحان سراسری کانکور در سال ۱۳۹۱ از سوی برخی شخصیتهای نخبه و آگاه صورت گرفت، این طرح خنثی و ملغی اعلام شد؛ از اینرو در قطعنامهی پایانی سمینار فراخوان ملی برای اصلاح نظام تعلیمی و تحصیلی کشور، هیچ اشارهیی به تغییر سیستم امتحان کانکور وجود ندارد و به جای آن، طرح حامد کرزی، رییسجمهور روی دست گرفته شد. بر اساس این طرح که مورد تصویب شورای وزیران قرار گرفت و در قطعنامهی سمینار فراخوان ملی نیز آمد، وزارت تحصیلات عالی، اول و دوم نمرهی عمومی فارغان صنوف دوازدهم هر ولایت را با در نظر داشت نمرات سه سالهشان، بعد از ارزیابی وزارت معارف، بدون سپری نمودن امتحان کانکور، به دانشکدهها و یا بورسیههای دلخواهشان که به دسترس وزارت تحصیلات عالی قرار دارد، معرفی مینماید. همچنان وزارت تحصیلات عالی سوم، چهارم و پنجم نمرههای عمومی فارغان صنف دوازدهم هر ولایت را با در نظر داشت نمرات سه سالهشان، بعد از ارزیابی وزارت معارف، بدون اخذ امتحان کانکور، به دانشکدههای دلخواه و یا بورسیههای که به دسترس وزارت تحصیلات عالی قرار دارد، به استثنای رشتههای طب و انجنیری، معرفی مینماید.
نتایج امتحان کانکور ۹۱ و تلاشهای مجدد برای تغییر سیستم این امتحان
به دنبال برگزاری امتحان سراسری کانکور برای سال تحصیلی ۱۳۹۲ و نتایج خیرهکننده و قابل توجه آن که در یک فضای شفاف، رقابتی و توسط سیستمهای مدرن کمپیوتری به دست آمد، گروهها و شخصیتهای متعصب و انحصارطلب قومی و سیاسی که در سال ۱۳۹۱ نتوانستند طرح خود را برای تغییر سیستم امتحانات کانکور عملی سازند، دوباره دست به کار شده و سمینار یک روزهیی را به تاریخ ۱۲ جوزای ۱۳۹۲ در کابل، تحت عنوان «فیصلههای فراخوان ملی پیرامون امتحان کانکور و چگونگی اجراات آن» برگزار کردند. در نتیجهی این سمینار یک روزه، طرح مشترکی که از سوی وزارتهای تحصیلات عالی، معارف، کار و امور اجتماعی، نمایندگان کمیسیونهای امور دینی، فرهنگی و تحصیلات عالی ولسیجرگه و مشرانوجرگه، جامعهی مدنی، رؤسای دانشگاههای مرکز و ولایات و کارشناسان داخلی و خارجی خوانده شده، تهیه گردیده و قرار است به زودی برای تصویب در اختیار شورای وزیران قرار بگیرد. شواهد حاکی است که این طرح در نتیجهی فشارهای داخلی و بیرونی بیش از اندازه بر وزیر تحصیلات عالی، تهیه و ترتیب شده و قرار است برای تصویب به شورای وزیران برود. در صورت ارائه و تصویب این طرح در شورای وزیران، افغانستان بار دیگر شاهد یک لکهی ننگین و خجالتآور که یادآور تاریخ تلخ انحصارطلبی، تبعیض و تعصب در این کشور میباشد، خواهد بود؛ لکهی ننگینی که تبعات شوم و فاجعهباری برای آیندهی کشور به دنبال خواهد داشت. بنابر برخی گزارشها، در گذشته نیز طرحهای مختلفی پیرامون نظام تعلیمی و تحصیلی کشور در محور امتیازطلبی قومی ـ سیاسی به شورای وزیران ارائه شده، اما هیچکدام از این طرحها مورد تصویب قرار نگرفته است.
جزییات طرح یا طرزالعمل تغییر سیستم امتحان سراسری کانکور
بر اساس طرح تغییر سیستم امتحان کانکور که در وزارت تحصیلات عالی آماده شده، اساس حضور فارغان مکاتب در امتحان کانکور و جذب آنها در موسسات تحصیلات عالی، قبل از «رقابت و شایستگی آنها»، «سهمیه»ی ایشان بر اساس «میزان نفوس ولایت» و همچنین «تعداد فارغان هر سال» است. بر اساس ماده ۴۳ قانون اساسی که تعلیم را حق تمام اتباع افغانستان دانسته و دولت مکلف به زمینهسازی برای تحصیل رایگان تا درجهی لیسانس برای اتباع کشور است، «سهمیهبندی بر اساس میزان نفوس» و همچنین «سهمیهبندی بر اساس میزان فارغین» هر ولایت، محدودیتهایی است که مخالف صریح این اصل قانون اساسی است. بر این اساس، هیچ یک از این سهمیهبندیها مورد تأیید نیست و مخالف قانون اساسی کشور میباشد.
بر اساس طرزالعمل جدید برای تغییر سیستم امتحان سراسری کانکور، جهت تعیین سهمیه جذب فارغان مکاتب هر ولایت در موسسات تحصیلات عالی از طریق امتحان کانکور سراسری، اوسط سهمیهی مورد نظر بر اساس «میزان نفوس» و «تعداد فارغان هر سال» یک ولایت در نظر گرفته میشود. به عنوان مثال، در مورد ولایت ارزگان، سهمیه مورد نظر برای نفوس این ولایت، ۷۵۳ نفر و سهمیهی مورد نظر بر اساس تعداد فارغان سال ۱۳۹۲، ۱۵۴ نفر است که اوسط آن، ۴۵۳ نفر شده است. به این ترتیب، ولایت ارزگان، چیزی در حدود ۳ برابر سهمیه تعداد فارغان خود در سال ۱۳۹۲، زمینهی جذب در موسسات تحصیلات عالی را دارد. در مورد قندهار، با شامل شدن سهمیه نفوس، سهمیه جذب این ولایت در موسسات تحصیلات عالی، با یک افزایش ۱۰۹۰ نفری همراه میشود. در این میان، در ولایتی مثل بدخشان که سهمیه نفوس آن ۲۲۵۹ و سهمیهی مورد نظر بر اساس تعداد فارغان سال ۱۳۹۲، ۳۴۷۳ نفر است، به دلیل اوسطگیری میان میزان نفوس و میزان فارغین ۱۳۹۲، سهمیهی جذب آن با یک کاهش ۶۰۷ نفری همراه شده است. بر اساس سندی که در اختیار اینجانب قرار گرفته، بعد از بدخشان، ولایت بلخ با یک کاهش ۵۷۸ نفری، در مقام دوم بیشترین کاهش در سهمیهی جذب موسسات تحصیلات عالی در سال ۱۳۹۲ قرار میگیرد. دایکندی نیز با یک کاهش ۲۳۰ نفری در سهمیهی جذب خود روبهروست. در غزنی، این سهمیه ۶۰ نفر کاهش یافته است. به این وسیله، طرزالعملی تهیه و ترتیب شده که مخالف صریح و جدی قانون اساسی، روحیهی عدالتخواهی و حقوق برابر شهروندان کشور و نوعی امتیازطلبی است.
در سندی که در اختیار اینجانب قرار گرفته، جذب فارغان صنوف دوازدهم دانشگاهها و موسسات تحصیلات عالی از طریق امتحان کانکور سراسری، بر اساس «نفوس» و «تعداد فارغان» ولایات به شرح ذیل است:
از سوی دیگر، بر اساس طرزالعمل جدید و با سهمیهبندی کامیابان در امتحان کانکور سراسری، بسیاری از واجدین شرایط و جوانان شایسته و بااستعداد(به عنوان مثال حتی با نمره ۳۰۰) نمیتوانند با تکمیل سهمیه ولایتیشان، وارد دانشگاهها و موسسات تحصیلات عالی و نیمه عالی دولتی گردند و در مقابل، بسیاری از کسانی که فاقد شرایط جذب در دانشگاهها هستند(به عنوان مثال حتی با نمره ۱۵۰)، از آنجایی که سهمیهی ولایتیشان گنجایش دارد، میتوانند جذب گردند.
این در حالی است که بر اساس این طرح، یک ولایت چندین برابر میزان سهمیهی فارغین خود، برای حضور در دانشگاهها و موسسات تحصیلات عالی، سهمیه دارد و این سهمیه در هر شرایطی، باید تکمیل گردد. حال شما خود تصور کنید که یک متعلم ضعیف و ناتوان که با نمره ۱۰۰ در امتحان کانکور کامیاب شده، چگونه و با چه ظرفیتی درس میخواند و در با چه ظرفیتی از دانشگاه فارغ میگردد؟! بر اساس این طرح، نیروهایی که پس از فراغت از دانشگاه، در خدمت جامعه قرار میگیرند، دارای چه ظرفیتها و پتانسیلهایی خواهند بود؟!
طرح تغییر سیستم امتحان سراسری کانکور، خلاف قانون اساسی و عدالت
با توجه به آنچه بیان شد، طرح مشترکی که در محور تغییر سیستم امتحانات کانکور ارائه شده، مخالف اصول اساسی قانونی اساسی و روحیهی برادری و برابری در شرایط جدید افغانستان پس از طالبان است که حقوق شهروندی همهی اتباع کشور از هر قوم، دین و مذهبی که باشند را به رسمیت شناخته و شرایط مناسب و برابری را برای زندگی مشترک آنها ترسیم کرده است.
آنچه در این طرزالعمل آمده، خلاف بحث عدالت، نفی تبعیض، برابری حقوق شهروندی و حقوق بشر، خلاف عقل و همچنین خلاف اصول و موازین دینی است.
لطفا به این مواد از قانون اساسی کشور توجه کنید:
مادهی ششم: دولت به ایجاد یک جامعهی مرفه و مترقی بر اساس عدالت اجتماعی، حفظ کرامت انسانی، حمایت حقوق بشر، تحقق دموکراسی، تأمین وحدت ملی، برابری بین همهی اقوام و قبایل و انکشاف متوازن در همهی مناطق کشور مکلف میباشد.
مادهی بیست و دوم: هر نوع تبعیض و امتیاز بین اتباع افغانستان ممنوع است. اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون دارای حقوق و وجایب مساوی میباشند.
مادهی چهل و سوم:: تعلیم حق تمام اتباع افغانستان است که تا درجهی لیسانس در موسسات تعلیمی دولتی به صورت رایگان از طرف دولت تأمین میگردد.
دولت مکلف است به منظور تعمیم متوازن معارف در تمام افغانستان، تأمین تعلیمات متوسطهی اجباری، پروگرام موثر طرح و تطبیق نماید و زمینهی تدریس زبانهای مادری را در مناطقی که به آنها تکلم میکنند، فراهم کند.
مادهی پنجاهم: بند دوم: اداره، اجراات خود را با بیطرفی کامل و مطابق به احکام قانون عملی میسازد.
مادهی شصت و ششم: رییسجمهور نمیتواند در زمان تصدی وظیفه از مقام خود به ملحوظات لسانی، سمتی، قومی، مذهبی و حزبی استفاده نماید.
با توجه به مواد قانون اساسی که ذکر شد، پیرامون طرح تغییر سیستم امتحان سراسری کانکور، چند بحث عمده وجود دارد:
۱ـ شخصیتها و گروههایی که به دنبال تغییر سیستم امتحان کانکور سراسری در کشور برآمدهاند، بیشتر از عدم انکشاف معارف در مناطق ناامن و مناطقی که عمدتا برادران پشتون حضور دارند، ناراضی و نگران اند، این در حالی است که در طول سالهای گذشته، بیشترین منابع مالی برای انکشاف معارف در این مناطق به مصرف رسیده است. در چنین شرایطی و برای رفع مشکلات موجود، بر اساس ماده ۴۳ قانون اساسی، دولت مکلف است برنامههای موثر را برای تعمیم متوازن معارف در سراسر کشور طرح و تطبیق نماید. اما برخی حلقات با فشارهایی که وارد میکنند، به جای اینکه به دنبال تعمیم متوازن معارف و انکشاف آن در مناطق ضعیف باشند، در تلاش برای تغییر سیستم امتحان کانکور سراسری و امتیازطلبی برآمدهاند. به فرض اینکه سیستم امتحان کانکور تغییر کرد، فکر میکنید با راه یافتن فارغین ضعیف و ناتوان صنف ۱۲ از مناطق مختلف کشور، این محصلین با چه ظرفیتهایی مشغول تحصیل میشوند و با چه تواناییهایی از دانشگاه فارغ میگردند؟! افغانستان با فارغین ضعیف و ناتوان به لحاظ علمی، به کجا خواهد رسید؟!
۲ـ بر اساس مادهی ۲۲ قانون اساسی، هر نوع تبعیض و امتیاز بین اتباع افغانستان ممنوع است و بر اساس این مادهی قانون اساسی، نمیتوان با امتیاز دادن به برخی مناطق برای جذب بیشتر در موسسات تحصیلات عالی، امتیازات و حقوق اساسی مردم دیگر مناطق را نقض کرد؛ چه اینکه مادهی ۴۳ قانون اساسی بر این صراحت دارد که تعلیم حق تمام اتباع افغانستان است که تا درجهی لیسانس در موسسات تعلیمی دولتی، به صورت رایگان از طرف دولت تأمین میگردد.
۳ـ با تغییر در سیستم امتحان کانکور سراسری، اصل ماده ۴۳ قانون اساسی که «تعلیم حق تمام اتباع افغانستان است»، نقض میشود و برای تداوم تعلیم از معارف به تحصیلات عالی، محدودیتهایی چون سهمیه نفوس و سهمیه فارغین، وضع میگردد.
۴ـ قانون اساسی کشور، هم رییسجمهور هم ادارات را به بیطرفی کامل در انجام وظایف و تطبیق قانون فرا میخواند و هشدار میدهد که رییسجمهور و دیگر مقامات دولتی، از مقام خود به ملحوظات لسانی، سمتی، قومی، مذهبی و حزبی استفاده ننمایند. در بحث تغییر سیستم امتحان کانکور سراسری، فشارهایی که بر وزارت تحصیلات عالی وارد شده و طرحی که ارائه گردیده، بیشتر تحت تأثیر امتیازطلبیهای قومی، مذهبی و سیاسی است و توسط حلقاتی در داخل دولت دامن زده میشود؛ این نوع رویکرد، اصل بیطرفی ادارات و ریاست جمهوری را که در مادههای ۵۰ و ۶۶ قانون اساسی به آن اشاره شده، نقض میکند.
و….
این در حالی است که قبل از این نیز و در شورای امنیت ملی، برخی نگرانیها پیرامون رشد ناموزون معارف در کشور مطرح شده بود و یک تعداد از این مسأله ناراحت اند که شهروندان درجه دوم(!) و درجه سوم(!) کشور، با گذشت هر سال، علیرغم امکانات ناچیز و سرمایهگذاریهای اندک، فرصت و شانس بیشتری برای حضور در معارف و تحصیلات عالی کشور به دست میآورند. این نوع رویکرد در سطوح عالی حکومت، رویکردهایی ضد و نقیض و برخلاف عقل و منطق و همچنین روح قانون اساسی است.
بر اساس اطلاعات دقیق در شورای وزیران، مشابه طرح جدید وزارت تحصیلات عالی برای تغییر در سیستم امتحان کانکور سراسری، طرزالعملهایی نیز قبلا به شورای وزیران ارائه شده که تا حال راه به جایی نبرده، اما گویی اینبار تیم حاکمیت و حامیان قومی ـ سیاسی تغییر سیستم امتحان سراسری کانکور، مصممتر و جدیتر از گذشته وارد عمل شدهاند.
سیاست یک بام و دو هوای حکومت در حمایت از متعلمین مناطق ناامن
علیرغم تلاشهایی که برای تغییر در سیستم امتحان کانکور برای کمک به متعلمین مناطق ناامن در جریان است و هنوز نهایی نشده، طرحهای پیدا و پنهان دیگری برای کمک به این متعلمین روی دست و در حال اجراست که این طرحها نیز مخالف روح قانون اساسی، نوعی تبعیض و امتیاز میان اتباع کشور و بیانگر سیاست یک بام و دو هوای حکومت در عرصهی تعلیم و تحصیل اولاد وطن است.
در شرایط کنونی برای کمک به متعلمین مناطق ناامن، ۳ سیستم در حال اجراست:
۱ـ ایجاد یک فاکولته به نامه «فاکولته آمادگی» که در آن، کسانی که از ولایات ناامن هستند و در امتحان کانکور سراسری گذشته(۱۳۹۱) بدون نتیجه ماندهاند، شامل این فاکولته شده و بعد از سپری کردن یک سال درس در آن، بدون امتحان کانکور و در هر دانشکدهیی که علاقه داشته باشند، معرفی میگردند.
۲ـ گسترش ظرفیتهای لیسههای رحمن بابا و خوشحال خان، با امکانات مناسب لیلیه و برنامه غذایی که توسط وزارت اقوام، قبایل و سرحدات تمویل میشوند و در آن متعلمین مناطق ناامن و سرحدی مشغول تعلیم اند.
۳ـ اختصاص لیلیه برای متعلمین و فارغین صنف ۱۲ مکاتب مناطق ناامن از سوی وزارت معارف جهت اخذ آمادگیهای لازم برای امتحان کانکور.
هدف از استفاده از اصطلاح سیاست یک بام و دو هوا این است که حکومت برای متعلمین و فارغان صنف ۱۲ از مناطق ناامن کشور، شرایط ویژهیی در کابل و زونهای کشور تدارک میبیند که کار خوبی است و هیچ مخالفتی با آن وجود ندارد، اما آیا چنین رویکرد و امتیازاتی برای متعلمین مناطق انکشاف نیافته و محروم نیز از سوی حکومت در نظر گرفته میشود؟ متأسفانه همه ساله، متعلمین و فارغان صنف ۱۲ بسیاری از مناطق محروم و انکشافنیافتهی کشور، برای فراگیری علم و آمادگی برای شمولیت در دانشگاهها و موسسات تحصیلات عالی خصوصی به کابل و مراکز زونهای کشور مراجعه میکنند، اما هیچگونه امکاناتی برای این متعلمین فقیر و نادار وجود ندارد و آنها در شرایط بسیار سخت و اسفبار، برای شرکت در امتحان کانکور آمادگی میگیرند. بر اساس اصول اساسی قانون اساسی، حکومت وقتی امتیازاتی را برای گروهی از مردم در نظر میگیرد، این امتیازات را باید در اختیار اتباع و اقشار دیگر نیز قرار دهد که متأسفانه در این قسمت، یک رویکرد متناقض وجود دارد.
در دین مبین و جهانی اسلام نیز، امتیازطلبی و تبعیض، نفی شده و مورد نکوهش قرار گرفته است. دین اسلام، دین حق و عدالت است و به خصوص بر تأمین عدالت اجتماعی تأکید کرده است. یکی از مهمترین اهداف اسلام، رسیدن به جامعهیی عادلانه و اجرای قسط و عدل اسلامی است.
Your pictures look terrific !!!
my website – http://journal-cinema.org/
Going to put this artlice to good use now.
Posts like this make the intrenet such a treasure trove